×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

وبلاگ

وبلاگ

پيرمرد عاشق

پیر مرد گفت:" زنم در خانه سالمندان است.من هر صبح به آنجا میروم وصبحانه را با او میخورم.نمیخواهم دیر شود!" پیرمردی صبح زود از خانه اش بیرون آمد.پیاده رو در دست تعمیر بود به همین خاطر در خیابان شروع به راه رفتن کرد که ناگهان یک ماشین به او زد.مرد به زمین افتاد.مردم دورش جمع شدند واو را به بیمارستان رساندند. پس از پانسمان زخم ها، پرستاران به او گفتند که آماده عکسبرداری از استخوان بشود. پیرمرد در فکر فرو رفت.سپس بلند شد ولنگ لنگان به سمت در رفت و در همان حال گفت:"که عجله دارد ونیازی به عکسبرداری نیست" پرستاران سعی در قانع کردن او داشتند ولی موفق نشدند.برای همین از او دلیل عجله اش را پرسیدند. پیر مرد گفت:" زنم در خانه سالمندان است.من هر صبح به آنجا میروم وصبحانه را با او میخورم.نمیخواهم دیر شود!" پرستاری به او گفت:" شما نگران نباشید ما به او خبر میدهیم. که امروز دیرتر میرسید." پیرمرد جواب داد:"متاسفم.او بیماری فراموشی دارد ومتوجه چیزی نخواهد شد وحتی مرا هم نمیشناسد." پرستارها با تعجب پرسیدند: پس چرا هر روز صبح برای صرف صبحانه پیش او میروید در حالی که شما را نمیشناسد؟"پیر مرد با صدای غمگین وآرام گفت:" اما من که او را مي شناسم

شنبه 14 مهر 1391 - 8:59:07 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

???

????????

http://kids.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 8 خرداد 1392   6:42:57 PM

سپیده خانوم عزیز خسته نباشی خیلی خوبه دلنوشته هات..

برام جالب بود

موفق باشی..

http://hataw k.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 21 دی 1391   10:19:23 PM

Salam agar ghbol konim haq ki zendegi ra az did xod wa be mizan tajrobash barxor mikone tafawot ha ra behtar mipazirim

http://www.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 14 آذر 1391   6:35:18 PM

پیرمرد مشکل داشته ها!خوب این چه کاری بود آخه !می ایستاد درمون که میشد بعد میرقت دیگه.  این که اسمش عاشقی نیست حماقته.نااراحت نشی ها. 

ارسال پيام

پنجشنبه 1 آذر 1391   4:03:11 AM

زیبا بود سپیده

تنها راهی که انسان میتونه انسانیت را معنی کنه همینه

ولی افسوس

........................

http://ejbar.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 30 آبان 1391   7:25:52 PM

salam aji khobi j ke nemidi ...khosham omad az vafadari bod ke alan gom shode harja migardi peda nemikoni faghat jahai hast ke sakhat pedash mikoni  mersii aji 

SALAM KHANUMIIIIII AFARIN BESIYAR KHUB VA BI NAZIR MER300000 AZ ZAHMAT VAVAGHTI KE FESHIDI 

http://mohammadjalali.gegli.com

ارسال پيام

دوشنبه 16 مهر 1391   10:20:29 PM

 دل به عشق تو سپرده ام 

در بادیه های شب سرد چشمانم را در فانوسی

خواهم کرد بر گذرگاه عبور تو

اینک در ابتدای سکوتی مبهم دل به عشق تو سپرده ام

و تنها غم من دوری توست

پرنده ای را که دوست داری رهایش کن 

   اگه عاشق باشه بر می گرده 

             و گر نه هیچ وقت عاشقت نبوده    

          

ارسال پيام

یکشنبه 15 مهر 1391   1:26:33 AM

عشقم عشق قدیما سپیده خانم خیلی زیبا و دلنشین بود معلومه که حرف دلت بود که به دل من نشست و چشمهامو خیس کرد ولی ما نسل سوخته ایم چه باید کرد که از هیچکس وفا نخواهیم دید ای کاش منم یک قرن قبل زندگی میکردم عاشقانه میزیستم و عاشقانه میمردم امیدوارم شما به عشقت برسی

http://farhad1992.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 14 مهر 1391   9:15:09 PM

سلام ممنون سپيده جان خيلى قشنگ بود ،احسنت،پايدار باشى،خدانگهدار
آمار وبلاگ

15788 بازدید

1 بازدید امروز

0 بازدید دیروز

22 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements